غروب برای خورشیدی که طلوع دارد معنایی ندارد
ابر ها آمدند و رفتند تو ماندی ، کوها بر سر انگشت پا یشان ایستادند اوج گرفتی ، زمین روی برمیگرداند باز گرمابخشش هستی ، پتوی زمین را بعد از خواب زمستانی تو کنار میزنی .
سالهاست به قبله نگاه میکنم به امید روزی که غروب به پایان رسد و دیگر سایه ای برای استراحت نباشد.
سلام
مژده به اعضای صمیمی ، سرانجام انتظارها به پایان رسید
نشست هفتگی کانون شعر
یک جمع صمیمی
چهارشنبه ها ساعت 17 الی 19
فرهنگ سرای هنگام (سلامت سابق)
رسالت خ هنگام بلوار دلاوران خ آزادگان جنب شهروند
از این هفته منتظر شما هم هستیم
یه دونه ای داداشی
بابا چه عجب
مرسی آبجی
شما که میدونی من گرفتار بودم وقت بروز شدن نداشتم
اینجا آبان است!...
یعنی میشه بروز شم....
زنده باد زندگی و مرگ بر مرگ...
سلام بهترین یادها...
همیشه منظر دریا و کوه-روح افزاست
و منظر تو-تلاقی کوه با دریاست
محمد علی بهمنی...
...
بروزم.اینجا آبان است
سلام
بر شمایی که قبله ما یکی ست وبلاگت خیلی زیبا و مستقیم به سمت قبله ست
ممنون
با اجازه تو وبم لینکت می کنم تو هم اگر خواستی ادرس من رو لینک کن